دسته‌ها
قرص تاخیری

حکم شرعی واژینیسموس

آنچه در این مقاله می خوانید

واژینیسموس از دیدگاه فقه اسلامی

واژینیسموس نوعی اختلال جنسی در زنان است که با انقباض غیرارادی عضلات واژن در هنگام تلاش برای دخول همراه است. این حالت می‌تواند باعث ناتوانی در انجام عمل زناشویی شود و از همین رو ممکن است مسائل شرعی و حقوقی متعددی در روابط زناشویی به‌وجود آورد. در فقه اسلامی، مسائل جنسی زناشویی دارای احکام خاصی است و وقتی مشکلی مانند واژینیسموس پدید می‌آید، سؤال‌های زیادی در مورد تکلیف شرعی زن و شوهر مطرح می‌شود.

آیا واژینیسموس مانع انجام وظیفه زناشویی است؟

در فقه اسلامی، تمکین جنسی از حقوق متقابل زن و شوهر است. اگر زن به‌طور کامل از انجام عمل زناشویی خودداری کند و هیچ دلیل پزشکی یا شرعی موجهی نداشته باشد، در برخی فتاوا از نظر شرعی نافرمانی محسوب می‌شود. اما در مورد واژینیسموس، چون انقباض واژن و ناتوانی در دخول، یک اختلال پزشکی و روانی شناخته‌شده است، فقها آن را عذر موجه می‌دانند.

بنا بر نظر اکثر علما، اگر زن دچار واژینیسموس باشد و نتواند دخول را تحمل کند، نمی‌توان او را از نظر شرعی “ناشزه” یا نافرمان دانست، مگر آنکه درمان را نپذیرد یا همکاری نکند.

مهریه در صورت وجود واژینیسموس چگونه محاسبه می‌شود؟

یکی از مسائل مهم در واژینیسموس، بحث مهریه است. اگر زن در زمان ازدواج دچار واژینیسموس بوده و شوهر نتواند با او رابطه زناشویی برقرار کند، این موضوع می‌تواند بر پرداخت مهریه تأثیر بگذارد.

در صورتی که دخول به‌هیچ‌وجه انجام نشود و مرد بخواهد طلاق دهد، برخی مراجع تقلید معتقدند که اگر دخول واقع نشده باشد، تنها نیمی از مهریه بر ذمه شوهر است. البته این حکم در صورتی قابل اجراست که زن هیچ‌گونه تمکین خاص یا عام نداشته باشد و نتوانسته باشد وظایف زناشویی خود را انجام دهد. اما در مواردی که زن با حسن نیت همکاری کرده و درمان را پیگیری کرده، تمام مهریه به او تعلق می‌گیرد.

آیا شوهر حق درخواست طلاق دارد؟

در فقه اسلامی، اگر مرد نتواند با همسرش رابطه جنسی برقرار کند و این مشکل دائمی یا غیرقابل‌درمان باشد، برخی فقها برای مرد حق طلاق قائل شده‌اند. البته این موضوع نیازمند بررسی دقیق توسط پزشک و احراز واقعی بودن مشکل است. اگر زن از درمان امتناع کند یا بیماری را پنهان کرده باشد، احتمال افزایش حق مرد برای طلاق وجود دارد.

در مقابل، در صورتی که زن همکاری کند، تحت درمان باشد و مشکل به تدریج بهبود یابد، فقها غالباً طلاق را راه حل توصیه‌شده نمی‌دانند و مشاوره، صبر و همکاری دو طرف را پیشنهاد می‌کنند.

آیا واژینیسموس دلیلی برای فسخ نکاح است؟

برخی فقها واژینیسموس را، در صورتی که مزمن و غیرقابل‌درمان باشد، عیبی می‌دانند که ممکن است مجوز فسخ نکاح شود. فسخ نکاح با طلاق متفاوت است و معمولاً در صورت کتمان عیب از سوی یکی از زوجین مطرح می‌شود. اگر مرد ادعا کند که همسرش این بیماری را مخفی کرده و این عیب سبب سلب توانایی جنسی شده، می‌تواند از دادگاه تقاضای فسخ کند، البته با شرایط خاص و مدارک پزشکی معتبر.

حکم آمیزش بدون دخول در واژینیسموس

اگر زن به علت واژینیسموس نتواند دخول را تحمل کند، اما آمیزش‌های دیگر بدون دخول (تمکین غیر دخولی) را بپذیرد، از نظر برخی مراجع تقلید، زن همچنان در حد توان خود به وظایف زناشویی عمل کرده و تمکین جزئی محسوب می‌شود. در چنین شرایطی، حقوق زن مانند نفقه و مهریه معمولاً محفوظ است.

وظیفه شرعی زن در درمان واژینیسموس

در فقه اسلامی، حفظ بنیان خانواده و تمکین به حقوق متقابل زوجین اهمیت فراوانی دارد. از این‌رو، اگر زن دچار واژینیسموس است، از نظر شرعی وظیفه دارد که برای درمان اقدام کند و در حد توان خود همکاری لازم را با پزشک و همسرش داشته باشد. عدم همکاری و ترک درمان بدون دلیل موجه می‌تواند موجب تضییع حقوق شوهر گردد.

جمع‌بندی

واژینیسموس از دیدگاه فقه اسلامی نه تنها یک اختلال جنسی بلکه یک مسئله خانوادگی و حقوقی نیز محسوب می‌شود. علما معمولاً با در نظر گرفتن بُعد انسانی و پزشکی این مشکل، برخوردی همدلانه دارند و در صورتی که زن به قصد درمان همکاری کند، حقوق شرعی او محفوظ خواهد بود. در عین حال، مرد نیز باید درک درستی از شرایط داشته باشد و به جای استفاده از حقوق شرعی خود در جهت طلاق یا مطالبه مهریه، همراهی، صبر و حمایت را در پیش بگیرد. مشاوره با مرجع تقلید و متخصص حقوقی در اینگونه موارد می‌تواند بهترین راهکار برای حفظ کرامت و آرامش زوجین باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *